آنایوردوم شیشه گران کندی

آنایوردوم شیشه گران کندی



عالمان روستای شیشه گران

عالمان و روحانیان بزرگی در دهه ی سی و چهل به مسائل شرعی و احکام دینی این روستا رسیده گی می کردند و خیلی هم مورد احترام و حمایت مردم روستا قرار داشتند. آن ها در هدایت و ارشاد مردم شب و روز نه می شناختند. این بزرگ واران با تمام توان در خدمت دین و احکام دینی مردم بودند. این عالمان عبارت بودند از: 1- ملا علی آغا شهبازی از روستای قونسول کندی. 2- ملا اسماعیل سعادتی از روستای قونسول کندی. 3- حضرت آیت ا... میر مسلم قفقازی از روستای قونسول کندی. 4- شیخ عبد اللـه یوسفی از روستای چاناق بلاغ.

مکتب خانه ی قرآنی شیشه گران

اولین مکتب خانه ی قرآنی در دهه های سی و چهل در خانه های روستا نزد استادان قرآن از جمله: شیخ قدرت اسدی، شیخ اللـه وئردی امانی، مرحومه آخون باجی «خانم نازی مراد خواه» شکل گرفت. این آموزش ها بیش تر در زمان اوقات فراغت مردم یعنی پاییز و زمستان انجام می شد. به این ترتیب که جوانان دور کورسی جمع می شدند و تحت نظر استاد شروع به یاد گیری می کردند. مراسم آموزش به نوبت در خانه ی شاگردان تشکیل می شد.

سواد آموزان نیمه رسمی شیشه گران

اولین سواد آموزی نیمه رسمی شیشه گرانی ها برای آموختن سواد خواندن نوشتن به صورت مکتب خانه در روستای قونسول کندی انجام گرفت. بدین ترتیب که شیشه گرانی ها برای آموختن به مکتب خانه ی روستای قونسول کندی می رفتند و در آن جا سواد خواندن و نوشتن یاد می گرفتند. از جمله ی این سواد آموزان می توان از: هدایت اسدی، مرحوم ولی عینی نژاد، کالبای خدابخش یوسفی نام برد. استادان این طیف از سواد آموزان مرحوم شیخ حسین سعادتی (میرزه حسین) و میرزه آلمراد وحدت (موللا آلمراد وحدت) بودند.  

مدرسه ی رسمی  شیشه گران

اولین معلم، موءسس و سازنده ی مدرسه در مقطع ابتدایی در روستای شیشه گران فردی سپاهی دانش به نام علی مهتابی بود. که مدرسه روستا در اوایل دهه ی 50 به همت ایشان ساخته شد. بنا به دستور آقای مهتابی هر نفر از اهالی روستا برای ساختن مدرسه موظف بود 40 قطعه سنگ، 2 قطعه چوب تهیه کرده تحویل آقای مهتابی به دهد. سنگ ها از اطراف روستا تهیه می شدند. منتها چوب ها از روستای سومرین خریداری شده به واسطه ی گاو های نر به روستا انتقال داده می شدند. آقای مهتابی اکنون به عنوان معلم بازنشسته زنده هستند. آثار مدرسه ی قدیمی و چوبی هنوز به یادگار مانده است.

سواد آموزی به صورت مدرسه ای در روستای شیشه گران از اوایل دهه ی 50 توسط اولین معلم به نام علی مهتابی آغاز شد که تاکنون به لطف خداوند ادامه دارد. فقط در 2 سال در میانه ی سال های 64 و 65 به علت کمبود و یا به عبارتی تراکم کم دانش آموزان، مدرسه منحل و تعطیل شد. در این سال ها هم دو پدر شجاع و تحصیل دوست به نام های بابا نظری و مرحوم عظیم اسدی فرزندان خود به نام های قاسم نظری و بخش علی اسدی را در مدرسه ی روستای قونسور کندی ثبت نام نمودند. این دو فرزند 9 و 10 ساله ی کلاس سوم ابتدایی در روز های سرد زمستانی مسافت این دو روستا را با پای پیاده رفت و آمد کرده تحصیل می کردند. حاصل این تلاش و کوشش این است که: قاسم نظری در اداره ی آموزش پرورش اردبیل مشغول تدریس و بخش علی اسدی در سپاه پاسداران مشغول انجام وظیفه به کشور هستند. لازم به یاد آوری از زبان این دو بزرگ وار هستیم تا از زحمات و مهمان پذیری اهالی روستای قونسول کندی علی الخصوص خانواده های محترم: ایمان علی اسکندر پور، نوعی، حسن نژاد، عباسی آذر، و فرزندان مرحوم خانلار نوزاد بالاخص یاد وخاطره ی هم سر مرحومه اش نهایت تشکر و قدر دانی را به عمل آوریم.

مدرسه ی امروزی شیشه گران

دانش آموزان روستای شیشه گران در حالیه در مدرسه ی جدید که توسط مرحوم حسن علی پور خیر مدرسه ساز اردبیلی که در سال  1375 و 1376 ساخته شد مشغول تحصیل هستند.

بازی های محلی قونسور، خیارک و شیشه گران

چیلینگ آغاج. جُوز مره. ساچما آغاج. تَک سن جوت. گول گول. اوزئی یغئی. اُوکوز اُوکوز. توپ آغاج. بؤرک گؤتدی قاشدی. لؤپود داش. یئدی داش. گیزیلین پاچ من گَلدیم سَن قاچ. قَییش گؤتدی. دؤرد آشیق. آنا بالا - گیرده گان، مالامات، لؤپود داش  - گیرده گان، آشیق - گیرده گان، هئلله تمَه ک - گیرده گان، باژار، شیر سَن خط، یورمورتا چاققیش دیرماق، ایت بُوغوشدورماق، قوچ دُویوشدورماق، بئچه وورشدورماق، گَلین گَلین، گولَشمه ک، سوپات موسابیقه سی، قارگوللـه دُویوشو، قارلیقدان سوروشمه، آت چاپماق، یارریغاندان هئلله نمه ک، اوچورومدان قاچماق، ائششه ک چاپماق، دانا دؤیوش دورمه ک،سئلبه آتماق، تَپیک دؤیوشو، داش آتماق، داش هئلله تمه ک، توپ آرا، دومه دومه (دوگمه دوگمه)، هوللَک گیرده گان، آغاچ چاققیشماسی،شاه وزیر. وزیر گیزیر. بَی گیزیر. انزلی. اَل اَلین اوسته، کیمین اَلی. ایت قوسدی. قورد کئچی نین آپاردی. جُوزمَره. تک دوز. ایوم آغاج. گؤزی باغلیجی. مات آتدی (بیرنوع آشیغ اُویونو). توپ آلدی قاچ.و....  

سیستم آب رسانی شیشه گران

بنا به روایات بزرگان و ریش سفیدان شیشه گران، آب شرب روستا تا دهه ی چهل از چشمه ی طبیعی اطراف روستا تاءمین می شد. در دهه ی چهل شخصی به نام سید هاشم از اهالی روستای اورابَکی با همیاری، اتحاد و اتفاق مردم شیشه گران به احداث لوله کشی سفالی از چشمه ی مَمیش تیکن شیشه گران برای آب شرب روستا اقدام نمودند. چشمه ی مَمیش تیکن با روستای شیشه گران تخمینن 2 کیلومتر فاصله دارد. این مسیر 2 کیلومتری با همت مردم روستا با لوله های سفالی 50 سانتی متری لوله گذاری شدند. آب شرب از چشمه ی مَمیش تیکن به دو منبع ذخیره در نزدیکی روستا انتقال داده می شد. پس از ذخیره ی آب در منبع ها، آب شرب ذخیره شده به مصرف مردم می رسید. این منبع های ذخیره تا سال 1383 مورد استفاده مردم و شرب حیوانات قرار داشتند. در زلزله ی سال 1375 مسیر لوله کشی سفالی تخریب شد و عملن استفاده از آب شرب لوله کشی سفالی از بین رفت. آثار این نوع لوله کشی هنوز هم پا برجاست. از سال 1384 و 1385 آب شرب لوله کشی توسط اداره ی آب و فاضلاب روستایی به بهره برداری رسید. اکنون اهالی روستا از آب شرب لوله کشی بهداشتی برخوردارهستند.

تعصب و هم دلی در شیشه گران

اهالی و مردم  روستای شیشه گران مثل دیگر روستاها به حفظ و نگه داری اراضی و مراتع خود خیلی کوشا و متعصب بودند. برای حفظ حریم و قورق روستا به دفعات اتفاق افتاده بود که جوانان و مردم شیشه گران با چوبانان و مردم سایر روستا به جنگ و جدل می پرداختند. به عبارتی هر زمان اراضی و مراتع شیشه گران توسط چوپان های روستاهای دیگر مورد دست اندازی قرار می گرفت. برخورد های جنگی به حد اعلای خود می رسید. در این جنگ های محلی اغلب از سُوپاند (قلاب سنگ)، چوب دستی به عنوان ابزار جنگی برای جنگ با طرف مقابل استفاده می شد. سُوپاند برای جنگ های فاصله دار و چوب دستی برای جنگ های تن به تن بود.

مراکز دیدنی شیشه گران

این مراکز شامل: آباس خان قایاسی نین کؤهولی، آغ یارریغان، مَمیش تیکَن بلاغی، سُویوغ بلاغ، چیل گَز بلاغی نین دره سی، آلی لیق باغ لاری و.... است.

صنایع دستی شیشه گران

صنایع دستی شیشه گران عبارت از: فرش بافی، جاجیم بافی، جوراب بافی و دست کِش بافی است. مواد اولیه ی این صنایع از پشم گوسفند است. از دیگر صنایع دستی معروف، تنور سازی با گِل است که به صورت نسل به نسل یعنی سینه به سینه آن هم به شکل سنتی انتقال می یابد. معروف ترین فرش تا دهه 60 نقشه های «قازبالیق» و «کله قوچ» بود.

اوقات فراغت در شیشه گران

نحوه ی گذراندن اوقات فراغت در روستای شیشه گران قبل از دهه ی 70 به خصوص در فصل پاییز و زمستان بیش تر به شکل شب زنده داری در خانه های هم دیگر بود. اغلب در این شب زنده داری ها صاحب خانه و میهمانان در کنار کورسی تنوری جمع می شدند داستان، خاطره و یا ناغیل تعریف می کردند. معروف ترین «ناغیل چی» در روستای شیشه گران مرحوم اللـه وئردی امانی بود. به نقل از قدیمی ها آورده اند که: «اُوچی پیریم» یکی از مشهور ترین ناغیل های ایشان بود. معروف ترین پذیرایی در این مراسم «قُورغا»، «یارما» و «قُوود» بود که همه گی از گندم درست می شدند.

بیش ترین محصولات زیر کشت در شیشه گران

گندم، جو، گاودانه، سیاه دانه، عدس و نخود و... بیش ترین محصولات زیر کشت اهالی روستای شیشه گران را تشکیل می دهند.

شیوه ی کشت و زرع در شیشه گران

روش کشت و زرع در شیشه گران تا دهه ی 70 به صورت سنتی با استفاده از گاو و یا الاغ صورت می گرفت. از دهه ی 70 به این سو این نوع کشت و زرع تقریبن منسوخ شده است. امروزه اغلب کشت و زرع ها به وسیله ی ادوات کشاورزی به شکل صنعتی صورت می گیرد.

تنوع گیاهای و نباتی

چمن های طبیعی، چمن های کِشتی، چمن های مرتعی، یونجه ی کِشتی، یونجه ی وحشی، بابونه، گاو زبان، خَشه، و...

اعقادات مذهبی

اکثریت اهالی در روستای شیشه گران شیعه ی دوازده امامی بوده به اجرای مراسمات ویژه از جمله:ماه رمضان، رجب و محرم و... علاقه شدیدی دارند. در ماه محرم در مسجد عزاداری، نوحه خوانی و زنجیر زنی صورت می گیرد. از سال 1380 شبیح خوانی در این روستا برگزار می گردد. قبل از اجرای مراسم شبیح خوانی در شیشه گران، مردم برای استفاده از مراسم شبیح خوانی به روستای هم جوار یعنی قونسور کندی رفت و آمد می کردند.  شبیح خوانی روستای قونسور کندی صدها سال سابقه دارد.

آثار باستانی شیشه گران

گول تپه در مشرق روستا، سابقه و قدمت شهر نشینی داشته است. آثار گورستان های قدیمی در آن به چشم می خورد. این آثار در زلزله 1375 تخریب گردید. بنا به روایت اهالی ظاهرن در این مکان کارخانه و یا کارخانه جات شیشه دایر بوده است. که اکنون به تپه و مراتع و اراضی کشاورزی تبدیل شده است. حداقل در دویست  سال اخیر از وجود کارخانه و یا کارخانه جات شیشه در شیشه گران گزارش مستقیمی در دست نیست.

نوع زندگی  در شیشه گران

مردم روستای شیشه گران از دهه های پیشین تا سال 1360 مثل عشایر زنده گی نیمه کوچ نشینی داشته است. فصل پاییز و زمستان را در روستا و نیمه ی دوم فصل بهار و تابستان را به ییلاق دامنه ی کوه ساوالان کوچ می کردند. «کؤمورلو» از ییلاقات اسبق روستای شیشه گران بود.  امروزه در دست اهالی روستای خیارک است.

قاسم نظری شیشه گران



  • ایرج نعمتی شیشه گران

اردبیل

ایرج

روستا

شیشه گران

نظرات  (۲)

  • رباب. نعمتی شیشه گرا ن
  • سلام ممنون از اطلاعاتی که درباره رویتای شیشه گران ارایه ِکردید

    بهتر بود عزیزان فعال در زمینه ی جمع اوری و به اشتراک گذاری مطالب مرتبط در وبلاگ صرفا بر نظریات و  وذهنیات خود متکی نبوده ومطالب را بعد از تحقیق و تفحص کافی و به شکل واقعی ارایه می کردند.دوم اینکه در مطالب ارایه شده به املا ی کلمات و مسایل ایین نگارشی توجه لازم را مبذول می داشتند.سوم اینکه چه بهتر بود این عزیز به خاطرات قبلی خودشان مراجعه کرده واذعان می داشتند در زمانیکه اهالی محترم و علم دوست روستای شیشه گران حاضر نشدند برای تحصیل فرزنداشان قطعه زمینی اهدا کنند فردی خیر و علم دوست به نام حاجی اروجعلی نعمتی شیشه گران فرزند کربلایی فتح اله نعمتی (کربلایی فتیش نعمتی)شیشه گران یکی از بهترین قطعات زمین های خود را جهت ساختن مدرسه برای با سواد شدن بچه های روستای شیشه گران اهدا نمودند.فردیکه از سال 1356 دیگر ساکن در روستا نبودند!!!!!!
    پاسخ:
    ممنون از اطلاع رسانی و راهنمایی های شما.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی